مقایسه دو روش تدریس آموزش ورزش و روش سنتی درافزایش فعالیت دانشجویان دانشگاه آزاد

فریده شریفی فر، زهرا نوبخت رمضانی

با وجود آنکه تحقیقات زیادی در زمینه برنامه ریزی و آموزش تربیت بدنی در مقاطع دبستان و دبیرستان صورت گرفته است ولی تاکنون تحقیقات کمتری در زمینه آموزش ورزش در دانشکده ها صورت گرفته است (هاسنر 1993) ، در حالی که سالانه بیش از دهها هزار دانشجو واحد درسی تربیت بدنی را در دانشگاه ها می گذرانند. مدل آموزش ورزش اولین بار توسط سیدن تاپ، ماند و تاگارت (1986) مطرح شد و بیانگر محیطی است که در آن یک مربی ورزش با یک روش دقیق به آموزش و تعلیم یک رشته ورزشی می پردازد. ویژگی مدل آموزش ورزش این است که یک دوره از فعالیت های معلم محور به دانشجو محور تغییر می یابد (سایدنتاپ 1994). برنامه های تعلیم و تربیت ورزشی برای کمک به یادگیری بهتر و موثرتر و کسب تجربه از سطح پایین تا سطح عالی می گردد. مهمترین ویژگی مدل آموزش ورزش درگیر شدن دانشجویان است. در واحد تربیت بدنی معمولی دانشجویان فقط نقش شرکت کننده را دارند، در آموزش ورزش دانشجویان نقش های متفاوتی دارند، کاپیتان، مدیر، داور، امتیاز نگهدار، آمارگیر، کمک مربی و مربی بدنساز(2).

تحقیقات توصیفی جدید نشان داده، این برنامه باعث پیشرفت کلی سطح زندگی دانشجویان شده است و برای دانشجویانی که از نظر مهارتی در سطح پایینی بوده اند، جذابیت ویژه ای داشته است (کارلسون1995). سایر تحقیقات تجربی نیز نشان داد که موفقیت دانشجویان برای دسترسی به سطوح بالا و عالی مهارتی، نه تنها به نقش آنان در بازی بلکه به نقش های داوری و امتیاز دهی نیز بستگی دارد(3). هدف این تحقیق مقايسه این مدل با روش آموزش سنتی است که معمولا در دانشگاهها مورد استفاده قرار می گیرد .

روش تحقیق:

این تحقیق از نوع توصیفی _ همبستگی بوده و سه منبع برای جمع آوری داده ها وجود داشت: پرسشنامه، نظر مدرس و آزمون های ورودی و پایانی کلاس. بدین منظور تعداد 60 نفر از دانشجویان رشته های مختلف با میانگین سنی 24 سال که واحد تربیت بدنی (2) را انتخاب نموده بودند به دو گروه کنترل و آزمون تقسیم شده و پس از انجام پیش آزمون، گروه کنترل با روش سنتی و گروه آزمون با روش آموزش ورزش به فراگیری رشته تنیس روی میز پرداختند. پس از 18 هفته مجددا آزمون تکرار ونتایج ثبت گردید و دانشجویان به پرسشنامه نظرسنجی پاسخ دادند.

یافته ها:

جدول شماره 1 نمایانگر تفاوت میانگین در پیش آزمون و پس آزمون دو گروه تحت بررسی می باشد.

متغیرها

میانگین داده ها

همبستگی

t

آزمون

قبل از تمرین

76/5=  SD    80/12= M

34/4 =r

01/0= p

428/5- = r

01/0 P=

پس از تمرین

36/8= SD      46/17= M

کنترل

قبل از تمرین

02/7= SD      60/11= M

38/3 =r

01/0= p

پس از تمرین

64/8=  SD      96/15=M

آزمون t همبسته برای ارزیابی تفاوت میانگین گروه ها اجرا شد. نتایج اختلاف معنی داری را نشان داد. با استفاده از تحلیل واریانس، تفاضل میانگین های دو گروه با هم مقایسه شدند و اختلاف معنی داری بدست آمد بدین معنا که افراد تحت آموزش ورزش، افزایش فعالیت بیشتری از افراد تحت آموزش سنتی نشان دادند.

 نتیجه گیری:

برای یک برنامه تربیت بدنی این مهم است که پیشرفت های دانشجویان را نشان داد. موفقیت این مدل بر مبنای گزارشی که دانشجویان نقش های خود را در این روش آموزش بیان کرده بودند، ارزیابی شد. در طول اجرای کلاس براساس اطلاعات به دست آمده از دانشجویان، اکثر آنان از سطح مشارکت کلاس راضی بودند. بیشتر دانشجویان به مفرح بودن کلاس توجه و تاکید داشتند و اینکه کلاس سازماندهی داشت. اطلاعات نشان دادکه 85% دانشجویان در مقایسه با سایر کلاس ها حضور مرتب و منظم داشتند. 70% دانشجویان گفته بودند که در این کلاس در مقایسه با سایر کلاس ها بیشتر یاد گرفته اند و 90% گزارش کرده بودند که دوره های درسی آموزشی را که با این روش ارائه شود، انتخاب خواهند کرد. نتایج این تحقیق با نتایج تحقیقات سایدنتاپ (1997)، بیودت (2007 ) وسایرین همخوانی داشت.

به نظر می رسید دانشجویان از ایفای نقش های فراتر از بازی لذت می بردند و یادداشت های مربی نیز حاکی از تعهد قوی دانشجویان نسبت به اصول فعالیت تیمی بود. مربیان انتخاب شده از این روش لذت می بردند، چون می توانستند کیفیت رهبری خود را به نمایش بگذارند و این واقعا جالب بود که آنها بکارگیری استراتژی خود را در جهت تحقق هدف های خاص خود می توانستند ببینند. یکی دیگر از موارد جذابیت این مدل طبق نظر دانشجویان، وجود یک رویداد نهایی (مسابقات تیمی) در پایان ترم بود. جذاب ترین جزء برنامه از دید دانشجویان گروهبندی بوده است. دانشجویان به تیم خود افتخار می کردند و از عضویت و همبستگی تیمی خود لذت می بردند.

مدل آموزش ورزش ابعاد اجتماعی را از طریق چارچوب تیم افزایش داده و مهارت ها و استراتژی بازی دانشجویان را بهبود بخشید. موفقیت آنان در این برنامه به عنوان یک تجربه مثبت، موجب اشاعه این روش در سایر برنامه ها خواهد شد. مدل آموزش ورزش می تواند برای استفاده بسیاری از فعالیت ها و سطوح مختلف سنی سازگار شود، در حقیقت ضرورت دارد که تحقیقات بیشتری در خصوص اثر بخشی این روش و الگوی آموزشی در موقعیت های متفاوت به عمل آید.

منابع:

1. Anderson, Andy (1997): Learning Strategies in physical education: self- Talk, imagery, and Goal- Setting Jopperd. Vol.68 No.1 January

2. Beaudet, Bob, Acquaiva, John, and Grube, Dan (2007): Take Sport Education a Step Further: Add Fitness. Joperd. Vol. 68 No. 1 January.

3. Benett, Gregg. Hastie, Peter (2005): A Sport Education Curriculum Model for a Collegiate Physical Activity Course. Joperd. Vol. 68 No. 1 January

4. Melody Oliver, Grant Schofield, Erin Mcevoy (2006): An Integrated curriculum Approach to Increasing Habitual physical Activity in children: a Feasibility study. Journal o school Health. , vol.76, No. 2 February.

5. Rauschenbach, James,(1996) :Integrating physical education and other subject areas.. Jopperd, vol.67, No.2, February.

6. Sherman, Clay p. (1999): Integrating mental management skills into the physical Education curriculum. Jopperd vol.70, No.5 May/ June.

7. Siedentop, Daryle, and Smith, Timothy k. (1997): Sport education, Journal of teaching in physical Activity. Jopperd. Vol, 68. No 4.

  **این مقاله در همایش منطقه ای دانشگاه آزاد شهرکرد ، به صورت سخنرانی در سال 1387 ارائه شده است.